عشق بی ساحل | ||
به نام حق با عرض سلام خدمت دوستای عزیزم بعد از دو ماه بالاخره اومدم ... هم اکنون از ایلام با شما صحبت میکنم ... هوا بسیار سرد و بندم بعد از 2 سال سرمای بسیار شدیدی خوردم ... و به جای دکتر رفتن ، انقدر سوپ خوردم تا الآن بعد یک هفته خوبه خوب شدم ... درسا هم مثل همیشه ، خوابگاهم که معرکه مثل همیشه ... جای دوستان خالی ... خوابگاهم با تمام سختیاش قشنگه البته اگه هم اتاقیاتون ، مثل هم اتاقیا گلم ... اهل غیبتو ، بگو مگو نباشن ... یه خانواده واقعی برات باشن ، دلسوز یار و یاور ... مشکلات دوسالی که گذشت یه کوچولو بزرگم کرد ... و محکم تر ... می خوام بگم که واقعا این دوران خیلی شیرینه ... نمیدونم اگه تموم شه ، چی میشه ... اما الآنی که دارم طی میکنم این مسیر رو با همه سختیاش بازم دوسش دارم ... به قول پدرم اگه زندگی یکنواخت باشه ، همچی عادی و خسته کننده میشه ، زندگی با پستی و بلندی هاش به یاد موندنی میشه ... و به نظر خودم جالب خدایا ، همیشه برام خوب خواستی و بهم فرصت جبران دادی ... شکر ... ای پر پرواز من ای به هوس رانده ،در این راه من از تو نخواهم جز این توبه ی من را ، پذیر ... دوستون دارم در پناه حق [ چهارشنبه 92/7/24 ] [ 8:17 عصر ] [ صبا ]
[ نظرات () ]
|
||
[قالب وبلاگ : تمزها] [Weblog Themes By : themzha.com] |